رییسی با درد یتیمی بزرگ شده و گرانی و فقر را خوب میفهمد!
بهادری جهرمی گفت: من که در پاسخ به این مساله صحبت کردم و گفتم که «الحمدلله امروز فردی رییس جمهور و نفر دوم کشور و رییس قوه مجریه است که با درد یتیمی بزرگ شده است و تصور نکنید نمیدانند.
بهادری جهرمی گفت: من که در پاسخ به این مساله صحبت کردم و گفتم که «الحمدلله امروز فردی رییس جمهور و نفر دوم کشور و رییس قوه مجریه است که با درد یتیمی بزرگ شده است و تصور نکنید نمیدانند.
مهدی محمدی، کارشناس اقتصادی می گوید تجربه کشورهای آفریقایی یا کشورهایی که با تورم بسیار بالا در حوزه مواد غذایی مواجه بوده اند نشان میدهد، دهکهای پایین جامعه با کنار گذاشتن هزینههای آموزشی، تفریحی و فرهنگی خود و کمتر اهمیت دادن به مسائل بهداشتی سعی در پوشش دادن کمبودها در حوزه مواد غذایی خواهند داشت.
روزنامه اعتماد به نقل از یک کارشناس اقتصادی نوشت: اگر قرار است مشکلات اقتصادی حل شود باید یک جراحی در بخشهای غیراقتصادی صورت گیرد که تغییرات در ساختارها، بینشها و نظام ارزشی است که باید در آنها تحولات اساسی صورت گیرد.
براساس داده های جمع آوری شده از سوی وزارت کار ۸۱ هزار و ۶۶۸ خانوار دارای سرپرست ۶۵ سال به بالا در کشور وجود دارند که تحت پوشش هیچ یک از نهادهای حمایتی نیستند.
همزمان با بدتر شدن وضعیت فقر در جهان، این پدیده در ایران هم در حال گسترش است. یک اقتصاددان هشدار میدهد که طبقه متوسط به «مادون طبقه» سقوط کرده است.
وزیر کار از برنامه دولت سیزدهم برای رفع فقر مطلق خبر داد.
جمهوری اسلامی نوشت: خود مردم هم میدانند که مسئولان “همه دزد نیستند” همه فاسد نیستند. همانها هم میدانند که این “همه. ” غلط است، اما چون کار درست در برابر نادرستیها را ناکافی میشمارند همه را از یک دم به صفات ناپسند متهم میکنند.
پیرهادی، نایب رئیس کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه با تاکید بر اینکه فقیر شدن یک سوم جمعیت کشور موضوعی نیست که آن را به افراد و یا برچسبزنیهای سیاسی تقلیل دهیم، گفت: کنترل و جبران سیاستهایی که منجر به سقوط اقتصادی طیف قابل توجهی از طبقه متوسط جامعه شده ضرورتی حیاتی است.
یک اقتصاددان می گوید: در ۱۰ سال گذشته، همواره حداقل دستمزد رسما اعلام شده بین یک، دوم تا یک، چهارم خط فقر رسما اعلام شده است! این مساله، پیامدهای متعددی ایجاد میکند.برای اینکه دل نازک عزیزان شکسته نشود، از آمریکای لاتین و آفریقا مثال میزنم که در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، که آنها برنامههای فقرزا و نابرابر ساز اجرا میکردند، مردم مرتبا تحمل کردند تا اینکه در نهایت اعتراض کردند.
باید پذیرفت که فقر هست و شدید هم هست و در حال تشدید است و تبعات خطرناکی هم دارد و وجود آن مغایر با ارزشهای انقلاب و قانون اساسی است و راهحل آن نیز در درجه اول اذعان به همین موارد است. لاپوشانی فقر، بدتر از فقیرتر کردن مردم است.