کد خبر : 22063
تاریخ انتشار : شنبه 14 بهمن 1402 - 9:54

مصطفی هاشمی طبا:

وزیر اقتصاد ارزش ارز را نمی‌فهمد/ به یک نفر ۳ میلیارد دلار می دهند اما برای دارو ارز نیست

وزیر اقتصاد ارزش ارز را نمی‌فهمد/ به یک نفر ۳ میلیارد دلار می دهند اما برای دارو ارز نیست

هاشمی طبا گفت: از اظهارات وزیر اقتصاد درباره فساد چای دبش متاسفم، او ارزش ارز را که مسئله‌ای مدیریتی است، نمی‌فهمد. به یک نفر ۳ میلیارد دلار می دهند اما برای دارو ارز نیست.

خبرآنلاین: چه آن روزهایی که بر روی صندلی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری رقیب رئیسی بود، چه این روزها که رئیسی بر صندلی ریاست جمهوری تکیه زده و او دور از مسئولیت های رسمی است، فقط یک دغدغه داشته و دارد؛ «نجاتِ ایران»

صبحت از «مصطفی هاشمی‌طبا» است، سیاستمداری که حضور در دولت های میرحسین موسوی، هاشمی رفسنجانی و خاتمی را در رزومه خود به ثبت رسانده است و طی ماه های اخیر بارها و بارها درباره سیاست های دولت و سرنوشت ایران نگرانی ها دغدغه هایش را مطرح کرده است.

بسیاری از خانواده‌ها نمی‌توانند گوشت بخورند

به طور مثال، اولین نیاز یک فرد به غیر از آب و هوا، که هم هوا آلوده بوده و هم آب‌ها رو به اتمام رفته، مسئله غذا است. آیا ما می‌خواهیم غذای مورد نیاز مردم را فراهم کنیم؟ اگر از مسائلی که مربوط به توسعه، هم‌آوردی در دنیا و تمدن است، صرف نظر کنیم؛ غذا برای مردم لازم است. اما غذا چطور فراهم می‌شود؟ برخی‌ها می‌گویند که می‌تون از مواد پتروشیمی غذا درست کرد اما آنچه که تا به الآن بر اساس تجربه نیاز به زمین، آب، بذر و امکانات زیربنایی اقتصادی بوده است که همه این موارد در حال از دست رفتن هستند.

مثلا، ما سالی چند میلیون تن از خاک زراعی کشورمان را از دست می‌دهیم، آب‌های زیرزمینی کشور تقریبا به پایان رسیده و آب‌های جاری همه به علت وجود فاضلاب‌ها و شرایط طبیعی خشک و آلوده شده‌اند. بنابراین از همین آب موجود هم بهره برداری نکرده و روندی که به سمت آن حرکت می‌کنیم؛ روند نابودی زیربنای کشور حتی برای تهیه غذای مردم است.

ما در حال حاضر در سال حدود ۳۵ میلیون تن مواد کشاورزی، گوشت که برای جوانان و نوجوانان لازم بوده و بقیه مواد غذایی و قوت مردم را وارد می‌کنیم؛ اما متاسفانه شرایطی برای قیمت گوشت ایجاد شده که بسیاری از خانواده‌ها نمی‌توانند گوشت بخورند.

به نظرم آینده ایران خوب نباشد

همین قانون برنامه توسعه هفتم که در مجلس به تصویب رسیده و در مجمع تشخیص است یا در لایحه بودجه سال ۱۴۰۳، روال عادی دارد و اصلا توجهی به این مسائل و دیگر اولویت‌های کشور نشده است. به طور مثال، مسئله آب‌خیزداری برای کشور بسیار ضروری است و نیاز به تکنولوژی خاصی نداشته و باید برای همه استان‌ها انجام شود. طبق برآوردهای صورت گرفته، ۳۰ سال طول می‌کشد که به طریق فعلی آب‌خیزداری کشور انجام شود. البته طبق اظهار نظر متخصصان ۵۰ درصد از آب‌خانه‌های ما قابلیت احیا نداشته و از بین رفته است؛ یعنی هر چه در آن آب بریزند هم دیگر جذب نمی‌کند و شرایط زیستی کشور ما کاملا از بین می‌رود.

امروز بسیاری از مردم مهاجر از خوزستان، اصفهان، یزد و شهرهای دیگر به دلیل وجود آب به مازندران و گیلان رفتند و در حقیقت بافت آن استان‌ها را هم دچار تغییرات نابه‌سامان کردند. بنابراین، در حال حاضر، دغدغه اضلی من برخلاف افرادی که به دنبال رای بوده و مدام از سفره مردم می‌گویند، بقای کشور است. در زمان آقای روحانی هم مدام فشار آورده و از سفره مردم می‌گفتند اما حال شیوه تبلیغات تغییر کرده و می‌گویند که باید صرفه‌جویی کرد، لنگ و دمپایی پوشید یا ناهار و شام نخورد. با این روش به نظرم آینده ایران خوب نباشد.

از اظهارات وزیر اقتصاد درباره فساد چای دبش متاسفم

تصمیماتی که مجلس می‌گیرد، مهم است. من در این چند وقت اخیر مسائل بسیاری تاسف‌باری را مشاهده کردم. به طور مثال، وزیر اقتصاد و دارایی که باید حافظ ثروت کشور باشد، درباره سوءاستفاده و فساد چای دبش گفت که؛ «مردم ناراحت نباشند؛ کسی که ارز را گرفته، پولش را داده است» یعنی ارز را فقط از دیدگاه قیمت آن مشاهده می‌کند درحالی که ارز به عنوان خون اقتصادی کشور در جریان است. در حال حاضر بسیاری از داروها در کشور وجود ندارد چرا که تخصیص ارز انجام نشده است.
وزیر اقتصاد ارزش ارز را نمی‌فهمد

مثلا الان دارویی به نام «وارفارین» در هیچ کدام از داروخانه‌ها نیست؛ حتی زمانی که من به بیمارستان قلب رفتم، روی در داروخانه بیمارستان نوشته شده بود که وارفارین ندارند. یعنی داروخانه‌ای که مرکز قلب ایران است، داروی بیماران قلبی را ندارد؛ حال شهرهای دورافتاده و محروم که هیچ در تهران و بیمارستان قلب هم آن دارو را نداشتیم. به نظرم این مسائل برای حکمرانی ما سرشکستگی است. وزیر اقتصاد ما ارزش ارز را که مسئله‌ای مدیریتی است، نمی‌فهمد.
۳ میلیارد دلار برای ماشین آلات چای داده اند که در لاهیجان هم می سازند

ما چندین سال با کره و قطر چانه‌زنی کرده و واسطه گذاشتیم که بتوانیم ۶ میلیارد دلار خود را از کره پس بگیریم؛ آن‌ها هم گفتند که اگر خواستید، می‌توانید کالای انسانی بخرید. هنوز مشخص نیست که بتوانیم از آن ۶ میلیارد دلاری که با سختی پس گرفتیم، خرید کنیم یا خیر. ۳ میلیارد دلار آن را می‌دهند که ماشین‌آلات چای وارد کنند در حالی که همان ماشین‌آلات را در لاهیجان می‌سازند و نیازی به واردات آن نبود. نقش ارز برای مسئولان و سکان‌داران اقتصاد ناشناخته است. اگر من یا شما به بانک مرکزی مراجعه کرده و درخواست ۵۰۰ دلار بدهیم، هزار و یک بهانه وجود دارد اما ۳ میلیارد دلار ارز به جایی داده شد که هیچ اهمیتی نداشت.

بنابراین منهای این مسئله که به صورت مستقیم با معاش مردم در ارتباط است، مشکل این است که زیربناهای اقتصاد کشور را داریم از دست می‌دهیم و در کنار آن مسائل درحال بروز شدن هستند. در مسئله چاه آب، مسئله رها شدنِ شاغلین و افزایش وابستگی مطرح می‌شود.

اگر چاه‌های کشور خشک شود، تمام زراعت وابسته به چاه‌ها نیز خشک می‌شود. تمام ۲۰۰ هزار هکتار باغاتی که در غرب دریاچه ارومیه در طول چند سال اخیر شکل گرفته، از بین می‌رود؛ زیر این باغات به خاطر چاه‌هایی است که زده‌اند. اگر به خاطر خشک شدن دریاچه، این چاه‌ها نیز خشک شود، تمام زراعت هم خشک می‌شود. از سوی دیگر به دلیل نمک دریاچه و بادهای نمکی، ممکن است تمام زمین‌های کشاورزی شرق دریاچه تا قزوین و زنجان هم نمکی و خشک شود. با این حال دولت و حکمرانی به روی خودش نمی‌آورد که دچار چنین بحران‌هایی هستیم.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.