ریاستجمهوری ترامپ، دلار آمریکا را تضعیف خواهد کرد
نشریه پولتیکو در مطلبی درباره پیامدهای انتخابات آمریکا به این موضوع پرداخته که چگونه دونالد ترامپ میتواند باعث تضعیف دلار آمریکا شود.به عقیده نویسنده این مطلب- ادوارد فیشمن محقق ارشد مرکز سیاست جهانی انرژی در دانشگاه کلمبیا و نویسنده کتاب «قدرت آمریکا در عصر جنگ اقتصادی»؛ ترامپ [در دوره قبلی ریاستجمهوری خود نشان داد که] علاقه چندانی به هماهنگی با متحدان کشورش ندارد- و این میتواند در نهایت از نظر اقتصادی مشکلات زیادی به وجود آورد.
شفقنا به نقل از از نشریه پولتیکو نوشت: فارغ از این که چه کسی رئیسجمهور آینده آمریکا خواهد شد، یک چیز در مورد دولت آینده آمریکا کاملاً قطعی است و آن هم این که ایالات متحده در زمینه سیاست خارجی همچنان به ابزار تحریمهای اقتصادی متکی خواهد بود. در واقع در قرن بیستویکم هر کدام از روسای جمهور آمریکا در قیاس با رئیسجمهور قبلی این کشور تحریمهای بیشتری اعمال کرده است. دونالد ترامپ در هر سال تقریباً دو برابر باراک اوباما مخالفان و رقبای آمریکا را تحریم کرده و شمار تحریمهای جو بایدن نیز تاکنون دو برابر تعداد تحریمهای اعمالشده توسط ترامپ بوده است.
این آمارها به یک واقعیت ساختاری اشاره دارند: در دنیایی که کشورهای مسلح به تسلیحات هستهای درگیر تنشهای فزآیندهای هستند، جنگ اقتصادی بسیار دلپذیرتر و پذیرفتنیتر از جنگ واقعی به نظر میرسد. با این حال اعتیاد آمریکا به تحریم- به جای هشدار- میتواند عواقب ناگواری به دنبال داشته باشد. این به نوعی تکرار هشدار جک لیو وزیر خزانهداری سابق آمریکا میتواند باشد که گفته بود «استفاده بیش از حد از تحریم میتواند رهبری اقتصادی ایالات متحده را تضعیف و موجب سقوط ارزش دلار شود».
اما رویدادهای چند سال گذشته حاوی یک درس کلیدی آموزنده نیز بوده است: این استفاده بیش از حد از ابزار تحریم نیست که باعث ریسک و خطر میشود، بلکه خطر اصلی در اعمال عجولانه و خودسرانه آنهاست. و این درس حکایت از این دارد که سیاست تحریمی رئیسجمهور بعدی ایالات متحده- به خصوص اگر دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور آینده آمریکا انتخاب شود- میتواند پیامدهای جدی برای نقش و جایگاه جهانی دلار داشته باشد.
برای درک بهتر این موضوع، باید مروری بر سال ۲۰۱۸ داشته باشیم- که شاهد اعمال بیشترین تحریمها توسط ترامپ بودیم. در ماه مه آن سال ترامپ آمریکا را از توافق هستهای ایران بیرون کشید و به طور یکجانبه تحریمهای دوران اوباما علیه تهران را تحت عنوان «فشار حداکثری» احیا کرد. سیاستی که البته با وجود ایجاد اختلال در اقتصاد ایران، اما، آمریکا را به اهداف خود نرساند و شاهد بودیم که جمهوری اسلامی ایران توانست برنامه هستهای خود را بازسازی کرده و در ادامه نیز با حملات نیابتی به تاسیسات نفتی عربستان و نیروهای آمریکایی در عراق برخوردهای ترامپ را تلافی کند.
همزمان، ترامپ بدون اطلاع متحدان ایالات متحده، شرکت آلومینیوم روسیه را نیز تحریم کرد. اقدامی که در ادامه باعث افزایش ۳۰ درصدی قیمت آلومینیوم شد، زنجیره تامین را مختل کرد و هزاران شغل در این زمینه را- از ایرلند تا سوئد و حتی گویان- به خطر انداخت. پیامدهایی که باعث شدند ترامپ تنها در عرض چند روز تصمیم خود را در مورد شرکت «روسآل» تغییر دهد.
به نظر این گامهای نادرست نشاندهنده درستی هشدارهایی بودند که در مورد استفاده بیش از حد از تحریمها داده شده بود. [تحریمهای نسنجیدهای که موجب شدند] بانک مرکزی روسیه، در پاسخ، بیشتر داراییهای دلاری خود را با یورو جایگزین کرد و همزمان محبوبیت رنمینبی چین نیز به عنوان ارز ذخیره بیش از ۵۰ درصد افزایش یابد. [اقدامات ترامپ همچنین باعث شد] چین برنامههای خود در زمینه توسعه ارزهای دیجیتال را برای دور زدن تحریمهای ایالات متحده تسریع کند و نزدیکترین متحدان آمریکا- بریتانیا، فرانسه و آلمان- نیز بستری مالی برای دور زدن تحریمهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران ایجاد کردند که نشاندهنده شکاف در همسویی مالی ترانسآتلانتیک بود.
در واقع همانطور که دانیل مکداول دانشمند علوم سیاسی به صراحت گفته؛ «به دنبال اقدامات ترامپ، بانکهای مرکزی علاوه بر ریسکهای سنتی از قبیل ریسکهای اعتباری، نقدینگی و ریسک ارز با یک ریسک جدید سیاسی نیز مواجه شدند که ریشه در خطر تحریم شدن توسط ایالات متحده داشت».
زمانی که بایدن در سال ۲۰۲۱ وارد کاخ سفید شد، قول داد که از تحریمها عاقلانهتر استفاده خواهد کرد. [به دنبال این وعده] وزارت خزانهداری بایدن حتی یک بررسی جامع نیز منتشر کرد و موانعی برای استفاده از تحریمها در آینده مشخص کرد. اما جهان انگار آبستن برنامههای دیگری بود!
درست زمانی که بررسی بایدن به صورت علنی منتشر شد، روسیه به اوکراین حمله کرد. بایدن که تمایلی به تحمل جاهطلبیهای ارضی پوتین یا مبارزه مستقیم با روسیه نداشت، دوباره به ابزار تحریمها روی آورد و در واکنش به حمله روسیه تحریمهایی بیسابقه علیه این کشور اعمال و اعلام کرد- که یکی از مهمترین نمونههایش تحریم بانک مرکزی روسیه بود که با داشتن بیش از ۶۳۰ میلیارد دلار ذخایر ارزی به بزرگترین نهاد تحریمشده در تاریخ مدرن تبدیل شد.
[در آن زمان] خیلیها پیشبینی کردند که این اقدامات کاهش ارزش دلار را تسریع خواهد کرد. با این حال، با گذشت دو سال از آن تصمیمات، وابستگی جهانی به دلار عملاً افزایش یافته و جایگزینی ذخایر خارجی دلاری به ارزهای دیگر هم تاکنون محقق نشده است.
چه چیزی میتواند این تفاوت را در زمان ترامپ و بایدن توضیح دهد؟ بخشی از جواب این سوال در توجیه دلایل تحریمها در زمان این دو رئیسجمهور نهفته است. در واقع در حالی که تحریمهای بایدن بیشتر در واکنش به نقض آشکار هنجارهای بینالمللی بوده؛ به نظر میرسد که تصمیمات ترامپ برای اعمال تحریم بیشتر ریشه سیاسی داشتهاند. اما عامل بزرگتری هم در این میان وجود دارد و آن هم متحدان هستند. در حالی که ترامپ به تنهایی تحریمهای اقتصادی خود را اعمال میکرد، بایدن در هماهنگی با ناشران سایر ارزهای اصلی از قبیل یورو، پوند و ین اقدام کرد. این یعنی با همسویی واشنگتن و بروکسل بر سر تحریمها، ریسک سیاسی نگهداری دلار کمتر شد. به هر حال، اگر تحریمهای اعمالشده توسط ایالات متحده و اتحادیه اروپا تصمیمگیری شود، دلیل کمی برای جایگزینی دلار با یورو وجود خواهد داشت!
به این دلیل است که بسیاری بر این باورند که خطر واقعی نه در اعمال تحریمها بلکه در سوءاستفاده از آنهاست. اگر ترامپ با همان بیاعتنایی سابق به متحدان به کاخ سفید بازگردد، خیلی زود متوجه خواهیم شد که تسلط و هژمونی دلار شکنندهتر از آن چیزی است که به نظر میرسد!
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰