محمدجواد ظریف، وزیر سابق امور خارجه:
بازگشت به برجام امکانپذیر اما دشوار است، انتخاب بهتر دیگری وجود ندارد
وزیر سابق امور خارجه در پاسخ به اینکه در زمان مذاکرات در سال ۱۳۹۴ از طرف مقامات و کارشناسان نظامی مشاوره و دستوری در رابطه با رفع تحریمهای تسلیحاتی به طور مستقیم دریافت کردید؟ گفت: بله، برای دوستان در آن مقطع لغو تحریمهای موشکی و تسلیحاتی بسیار مهم بود. همچنین برای اینکه پنج سال بعد از روز اجرا در لغو تحریمها تاخیر کنیم، هم مجوز داشتیم. ما بدون مجوز هیچ کاری نکردیم. برای هر تعهدی که پذیرفتیم مجوز داشتیم.
به گزارش اقتصاد پرس؛ بعد از حدود دو دهه روز چهارشنبه ۲۶ مهرماه (۱۸ اکتبر ۲۰۲۳)، تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران به طور کامل لغو شد. همچنین، دبیرخانه شورای امنیت سازمان ملل یک روز بعد از این تاریخ، با ارسال یادداشتی به کشورهای عضو سازمان ملل متحد، پایان رسمی مقررات بندهای ۳، ۴ و ۶ ضمیمه ب قطعنامه ۲۲۳۱ علیه ایران را به اطلاع کشورها رساند. از این تاریخ ایران میتواند به طور جدی در صدد توسعه دیپلماسی و تعاملات دفاعی دو و چندجانبه و مشارکت فعال در ترتیبات امنیتی، تسلیحاتی منطقهای و بینالمللی باشد و دیگر هیچ مانع حقوقی و بینالمللی بر سر راه ایران برای خرید و فروش تسلیحات وجود ندارد.
در این تاریخ بخش پایانی تحریمهای تسلیحاتی ایران و البته یکی از مهمترین بخشهای آن، بر اساس آنچه در چارچوب زمانبندی برجام در سال هشتم توافق شده بود، لغو شد؛ تحریمهایی که میتواند به بسیاری از ابهامات و تردیدها درباره ساخت، فروش و خرید تسلیحات نظامی در قالب قواعد بینالمللی پایان دهد. شاید به لحاظ عملی و سیاسی رفع این محدودیتها گشایشی در تعامل قانونی و بینالمللی ایران در حوزه نظامی و دفاعی ایجاد نکند، اما برداشته شدن فشارهای حقوقی و سیاسی میتواند فرصتهای قابل توجهی برای ایران و کشورهای دیگر ایجاد کند.
آمریکا با خروج یک جانبه از برجام در سال ۲۰۱۸ تمامی تحریمهای هستهای، اقتصادی و تسلیحاتیاش علیه ایران را بازگرداند. اتحادیه اروپا نیز اخیرا در تصمیمی اعلام کرد، تحریمهای تسلیحاتی، موشکی و هستهای ایران را لغو نمیکند، در عین حال این اقدامات، واقعیت رفع تحریمها در سطح بینالمللی و شکست تلاش آمریکا برای جلوگیری از این اقدام را تغییر نخواهد داد.
در آخرین ساعات روز ۲۶ مهرماه پای صحبت معمار برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ نشستیم تا به سوالات ما درباره آنچه درچارچوب توافق شاهد هستیم پاسخ دهد.
محمدجواد ظریف وزیر سابق امور خارجه که این روزها در دانشگاه تهران مشغول تدریس علم سیاست و روابط بینالملل است، درباره جزییات مذاکرات در وین در رابطه با رفع محدودیتهای تسلیحاتی، موشکی و هستهای گفت: غربیها ابتدا تلاش داشتند فقط تحریمهای هستهای در قطعنامههای شورای امنیت رفع شود، اما اولین حرکت و دعوای ما با آنها بر سر این بود که گفتیم باید “همه” تحریمهای شورای امنیت که به خاطر فعالیتهای هستهای یا به بهانه این فعالیتها وضع شده برداشته شود.
بخش هایی از گفت و گوی ظریف را در ادامه می خوانید:
دعوای دوممان بر سر این بود که همه تحریمها باید از همان ابتدای کار برداشته شود که این موضوع اختلاف ما تا روزهای آخر بود، به خصوص به خاطر تحولات تندی که در منطقه داشتیم و غربیها به خاطر آن تحت فشار بودند.
در نهایت رسیدیم به اینکه محدودیتهایی که پذیرفتیم در ضمیمه قطعنامه بیاید، نه در متن قطعنامه. البته اگر به دقت نگاه کنید، نه در متن و نه در ضمیمه قطعنامه ۲۲۳۱ درباره محدودیتهای تسلیحاتی و موشکی از کلمه «ممنوعیت» استفاده نشده است.
در حالی که در قطعنامه ۱۷۳۷ ، ۱۷۴۹ و ۱۹۲۹ از کلمه«ممنوعیت» استفاده شده است؛ بر اساس قطعنامه ۱۹۲۹ هیچ کشوری اجازه ندارد سلاح یا فنآوری تسلیحاتی و موشکی به ایران صادر یا از آن خریداری کند. همینطور میگوید، کشورها موظفاند همه اقدامات را انجام دهند تا از صدور فنآوری موشکی به ایران جلوگیری کنند.
در قطعنامه ۱۹۲۹ گفته شده بود، فنآوری موشکی که میتواند سلاح هستهای پرتاب کند که ما در قطعنامه ۲۲۳۱ این را هم تغییر دادیم. در ضمیمه ب قطعنامه ۲۲۳۱ نوشته است که فنآوری موشکی که برای توانیی پرتاب سلاح هستهای طراحی شده است و چون ما سلاح هستهای نداریم ، لذا موشکی را برای این توانمندی نیز طراحی نمیکنیم.
به علاوه در ضمیمه ب گفته است که کشورها میتوانند با ایران معامله کنند به شرطی که شورای امنیت اجازه دهد، یعنی ما اجازه ندادیم کلمه “ممنوعیت” یا اینکه کشورها “نباید” یا “اجازه” ندارند با ایران فعالیت کنند به قطعنامه اضافه شود حتی در ضمیمه قطعنامه ۲۲۳۱. به عبارتی در قطعنامه ۲۲۳۱ ضمیمه آن “تحریم” نداشتیم بلکه برخی “محدودیت”ها داشتیم که تحول مهمی نسبت به قطعنامههای قبلی بود.
ما محدودیتهای قطعنامه ۲۲۳۱ را تنها به این شرط پذیرفتیم که به صورت خودکار و بدون نیاز به اقدام بعدی در تاریخهای مشخص شده منتفی شوند و در نهایت هم قطعنامه ۲۲۳۱، برجام و موضوع هستهای ایران که در دستور کار شورای امنیت است، در سال دهم اجرا باز هم به طور خودکار، پایان یابد.
اینجا دعوای بسیار جدی داشیم. به هر حال برای اعضای دائم شورای امنیت محوریت این شورا اهمیت دارد و اجازه نمیدهند بدون دخالت شورای امنیت چنین اتفاقی بیفتد، به ویژه برای روسیه و فرانسه بسیار مهم است. اما در پی مذاکراتی که داشتیم، بنا شد هیچ اقدامی در سال پنجم، هشتم و دهم توسط شورای امنیت برای رفع محدودیتها انجام نگیرد و این اتفاقات به طور خودکار انجام شود.
امروز هم همان طور که شاهد هستید در ۲۶ مهرماه تمامی محدودیتهای تعیین شده تسلیحاتی، موشکی و هستهای در سال هشتم اجرا بدون نیاز به اقدامی برداشته شد، به همان شکل که در سال پنجم اتفاق افتاد.
اسامی برخی از افراد که در قطعنامههای قبلی بود شامل افرادی که به بهانههای موشکی و منطقهای مورد تحریم قرار گرفته بودند، آن اسامی هم در سال هشتم به طور خودکار لغو میشود.
اینکه کشورهای غربی بر خلاف تعهدشان تحریمهای تسلیحاتی و موشکی خودشان را برنداشتند و آن را اعلام هم کردند، ارتباطی به محدودیتهایی که در قطعنامه ۲۲۳۱ بود و برداشته شد، ندارد و نیازی هم لزوما نداریم درباره رفع این محدودیتها برای راستیآزمایی این مساله کسی در شورای امنیت سازمان ملل متحد اعلامیه و بیانیه دهد، هر چند اگر صادر شود، بهتر است.
در فعالیتهای هستهای طبق برجام تا سال هشتم ، دهم و سیزدهم محدودیتهایی وجود داشت، اما ما در پاسخ به عدم اجرای تعهدات توسط آمریکا و نقض برجام از سوی اعضای دیگر برجام، این تعهدات را بر اساس ماده ۳۶ برجام کاهش دادیم و جزییات این اقدامات در نامههای مشخصی به دبیرکل سازمان ملل متخد و شورای امنیت اعلام شده است. معتقدم اقدامات ما کاملا بر مبنای برجام و مبتنی بر ماده ۳۶ برجام بود. بر اساس این ماده اگر ایران ببیند سایر اعضا تعهداتشان را انجام نمیدهند، میتواند تعهداتش را کامل یا به طور بخشی متوقف کند.
آمریکاییها میخواستند ما را برای ۲۰ تا ۳۰ سال محدود کنند یا تحقیق و توسعه در ایران نباشد و راکتور و کارخانه آب سنگین اراک را با بلدوزر صاف کنند و به جای آن حداکثر چند راکتور آب سبک به ما دهند، طبیعی است در مقابل آنها، خواست ما این بود که هیچ کدام از اینها نباشد اما باید برای رسیدن به توافق به یک مرحله میانی میرسیدیم.
اگر برداشته شدن این موانع به لحاظ حقوقی و قانونی در سطح بینالملل اهمیت نداشت، آمریکا یک سال کارزاری با روز شمار در سایت وزارت خارجه اش راه نمیانداخت که مثلا ۴۰۰ روز دیگر تحریمهای ایران برداشته میشود! یا دو قطعنامه نمیداد؛ اولی ۳۵ بند بود و وقتی دید آن رای نمیآورد، قطعنامه دیگری در چهار بند ارایه کرد که در آن خواستار تمدید این محدودیتها شده بود که آن هم با ۱۱ رای ممتنع (در شورای امنیت رای ممتنع با رای منفی فرقی ندارد)، دو رای منفی و دو رای مثبت شکست خورد.
آمریکا در تاریخ خود اینقدر بیحیثیت نشده بود. اگر برای آمریکا موضوع رفع تحریمهای تسلیحاتی و موشکی اینقدر مهم نبود تا اینجا جلو نمیرفت که به این شکل شکست بخورد. مایک پمپئو وزیر خارجه وقت آمریکا و برایان هوک نماینده ویژه وقت آمریکا سفرهای زیادی به کشورهای مختلف داشتند تا مانع از رفع این تحریمها در سال پنجم شوند اما آن زمان نتوانستند کاری از پیش ببرند و بعد از آن شکست مفتضحانه برایان هوک استعفا داد.
اینکه اروپا و آمریکا از سالها قبل از تحریم موشکی و تسلیحاتی، به ایران سلاح نمیدادند یک بحث است، اینکه ما ذیل فصل هفتم منشور تحت تحریم تسلیحاتی و موشکی بودیم و حتی قطعنامه ۱۹۲۹ اجازه اقدام به کشورها برای عدم دستیابی ایران به تکنولوژی موشکی میداد، بحثی دیگر است. بر همین اساس معتقدم امروز یک خطر بزرگ از سر ایران با قطعنامه ۲۲۳۱ برداشته شد.
اینکه برخی دوستان بگویند لغو این تحریمها چندان هم اهمیتی نداشت، چون از قبل تحریم بودیم، خوب بله، ممکن است این حرف گفته شود، اما به عنوان دانشجوی روابط بینالملل به شما بگویم، آمریکا سی و اندی سال برای گرفتن این قطعنامهها تلاش کرده بود؛ از زمان ماجرای سفارتش در ایران، در جنگ ایران و عراق به ویژه در قطعامه دوم بعد از قطعنامه ۵۹۸ یا در دوره نمایندگی بولتون در سازمان ملل. شاید موضوع از دید برخی دوستان اهمیت نداشته باشد، اما واقعیت این است که بحث امنیتیسازی علیه ایران و ایجاد اجماع امنیتی علیه ایران تا این حد مهم بوده است که به خاطرش علیه ایران قطعنامه بینالمللی بگیرند.
روسیه سامانه اس ۳۰۰ را در نهایت به ایران داد، چون با تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ اجماع امنیتی علیه ایران شکست. برخی دوستان سعی میکنند فراموش کنند در چه وضعیتی بودیم. مثل اینکه میگویند ایران تحت فصل هفتم منشور ملل نبوده است، چون ماده ۴۲ نبوده است، اما نمیدانند که تا کنون شورای امنیت از ماده ۴۲ استفاده نکرده است. سال گذشته شورای امنیت تمام قطعنامههایی که تحت فصل هفتم منشور صادر کرده است را منتشر کرد و همه قطعنامههای ایران از ۱۹۹۶ تا ۱۹۲۹ در این لیست است جز قطعنامه ۲۲۳۱.
در قطعنامه ۱۹۲۹ با لحن شدیدی میگوید، ایران “موظف” است و کشورها هم “موظف” هستند که تلاش کنند ایران به هیچ موشکی که توانایی پرتاب سلاح هستهای داشته باشد، دست پیدا نکند. اما در ضمیمه ب قطعنامه ۲۲۳۱ موشکهایی که برای توانایی حمل سلاح هستهای طراحی شدند . برای اضافه کردن این دو سه کلمه یعنی (Designed to be capable) ساعتهای زیادی مذاکره و بحث کردیم. به علاوه ما به محض تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ به طور رسمی اعلام کردیم که با وجود این، ایران هیچ محدودیت موشکی برای خود قائل نیست، چرا که ما اصلا سلاح هستهای نداریم که بخواهیم برای حمل آن موشک طراحی کنیم.
همه این مباحث و عبارات با دعوا به دست آمده است؛ اینها را گروه بحران ننوشته دست ما دهد، بلکه کلمه به کلمه را بنده با دوستانم در مذاکرات مذاکره کردیم و نوشتیم.
روسیه و چین مخالف برداشتن تحریمها نبودند. بدشان نمیآمد تحریمهای تسلیحاتی و موشکی ما فورا لغو شود و این را به طور علنی هم گفتند، اما ما خودمان بر سر رفع آنها دعوا کردیم. البته من از روسیه و چین ممنون هستم که موافق تحریم تسلیحاتی نبودند اما اینکه چه کسی دعوا کرد تا آنچه در قطعنامه شاهد هستیم محقق شود، تیم مذاکرهکننده ایران بود. ما “تحریم” را به “محدودیت” تبدیل کردیم و دامنهاش را نیز تقلیل دادیم.
محدودیتی از طرف شورای امنیت دیگر وجود ندارد. یک روزی آمریکا حمایت سازمان ملل متحد را در قلدری علیه ایران داشت، اما امروز بدون این حمایت به قلدریاش ادامه میدهد. اثر بیرونی این رفع محدودیت مشخص نیست. روزی که اجازه دادند این اتفاق بیفتد و قطعنامهها درباره ایران تصویب شود، یک رژیم بینالمللی علیه ایران شکل گرفت، امروز آن رژیم از بین رفته است و تنها قلدری آمریکا باقی مانده است.
تفسیر بنده از بند مربوط به محدودیت موشکی و لیست نظام کنترل موشکی (MTCR) این است که “نباید از خارج اقداماتی که به توسعه پهپاد در ایران کمک میکند، انجام شود، نه اینکه فروش پهپاد توسط ایران ممنوع باشد”. آمریکاییها و اروپاییها با یک برداشت “خودسرانه” آن ادعا درباره پهپاد شاهد ۱۳۶ را مطرح کردند که بر فرض درست بودن آن ادعا، دیگر از امروز آن هم مبنایی ندارد. اما به نظر من از سال پنجم اجرای برجام محدودیتی در رابطه با فروش پهپادها برای ایران وجود نداشته است. البته آنها می توانند ادعایشان را مطرح کنند، اما از نظر من قرائت حقوقی معقول وجود دارد که آن ادعا را نقض میکند.
اگر به این موضوع در مذاکرات نمیپرداختیم که تحریمها همان طور که در قطعنامه ۱۹۲۹ بود، باقی میماند! من و همکارانم قطعنامه ۱۹۲۹ را روی میز داشتیم که باید آن را بیاثر میکردیم. ما که در خلاء صحبت موشکی و تسلیحاتی نکردیم، ما میگفتیم بندهای ۱۹۲۹ باید لغو شود و طرفهای مقابل هم میگفتند که لغو نمیکنیم و باید روی آنها مذاکره کنید و چون به ما گفته بودند درباره مسایل دفاعی و موشکی مذاکره نکنید، ما هم این کار را نکردیم. ما یک دستاورد برای دوستان داشتیم، بدون اینکه ذرهای درباره ماهیت موشک و تسلیحات کشور صحبت کنیم.
برای دوستان در آن مقطع لغو تحریمهای موشکی و تسلیحاتی بسیار مهم بود. همچنین برای اینکه پنج سال بعد از روز اجرا در لغو تحریمها تاخیر کنیم، هم مجوز داشتیم. ما بدون مجوز هیچ کاری نکردیم. برای هر تعهدی که پذیرفتیم مجوز داشتیم.
درباره لغو نکردن تحریمهای تسلیحاتی، موشکی و هستهای طبق برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ از سوی سه کشور اروپایی عضو برجام و اتحادیه اروپا این اقدام اروپاییها تخلف از برجام بود، البته مدعی هستند اولین تخلفشان از برجام است در حالی که تخلفات متعدد آنها از ابتدای اجرای برجام را بنده در زمان مسئولیتم در وزارت امور خارجه در نامههایی به آقای بورل و خانم موگرینی مکتوب ارائه کردم. اگر اینقدر تبختر دارند که بگویند تا کنون نقض تعهد نداشتیم، توصیه میکنم بروند و کمی روند گذشته را مطالعه کنند.
کلمه “اسنپ بک” در قطعنامه وجود ندارد، بلکه عنوان “بازگشت به شرایط قبل از برجام” به کار رفته است ما در تیرماه ۱۴۰۰ به مقدار زیادی به وضعیت قبل از برجام در رابطه با فعالیتهای هستهای مان برگشتیم و امروز هم که حتما از آن وضعیت جلوتر هستیم. این ضمانت اجرا برای ما بود و ضمانت اجرای کشورهای ۱+۵ هم این بود که بتوانند تحریمهای خودشان را برگردانند و دیگر اینکه تحریمهای شورای امنیت را برگردانند اما روش برگرداندن تحریمهای شورای امنیت این طور نبود که با یک “بشکن” برگردد.
اینکه سه کشور اروپایی از این ساز و کار استفاده نمیکند، به معنای آن نیست که نمیتواند یا امکانش نیست، بلکه در شرایط امروز جهان نمیخواهند از آن استفاده کنند. البته شرایط امروز برای ایران مثل شرایط سه سال پیش که آمریکا از برجام خارج شد، نیست. معتقدم کماکان به نفع اروپا و جامعه بین الملل نیست که این مکانیسم فعال شود. در نامهای که آقای روحانی به سران کشورهای اروپایی در اردیبهشت ۹۸ نوشتند، صراحتا اعلام کردند که اگر اسنپ بک شود، چه اتفاقی می افتد. بر اساس بند ۱۳ قطعنامه ۲۲۳۱، اگر بازگشت قطعنامهها صورت گیرد، ما هم از اجرای تعهداتمان خارج میشویم، با این تفاوت که بازگشت به اجرای تعهدات، فراتر از تعهدات برجامی است و احتمال دارد شامل معاهده ان پی تی هم شود.
آنها میدانند که اسنپ بک بدون سر و صدا نخواهد بود و حتما تبعاتی دارد و الان چون با بحران بینالمللی رو به رو هستند و با شرارتهای رژیم صهیونیستی هم دومین بحران در منطقه و خاورمیانه رقم خورده، حتما تمایل ندارند بحران دیگری را به آن اضافه کنند.
سال دهم خیلی مهم است، چون ایران از دستور کار شورای امنیت خارج میشود و دیگر امکان بازگشت قطعنامهها هم نیست، یعنی اگر کشوری بخواهد قطعنامهای علیه ایران بدهد، باید روندی که برای این منظور وجود دارد را طی کند. بنابراین دو سال آینده در چنین روزهایی برهه حساسی برای ایران خواهد بود.
معتقد نیستم بازگشت به برجام امکان پذیر نیست، گرچه بسیار دشوار شده است. به نظرم انتخاب بهتری نسبت به برجام وجود ندارد. مساله مهم این است که غرب هم انتخاب بهتری نسبت به برجام ندارد و اروپاییها و آمریکا هم این را درک میکنند. امروز همه درک میکنند که اقدام ترامپ در خارج شدن از برجام، پرخسارت ترین کار بود که منافع دنیا، اروپا، آمریکا و سایر کشورها را به خطر انداخت.
دوستان نگویند اگر منافع آمریکا به خطر افتاده، پس به نفع ما بوده است؛ نگاه با حاصل جمع صفر مدتی است که منقضی شده است. یک مساله میتواند هم به نفع ایران و هم آمریکا باشد و یک مساله میتواند به ضرر هر دو طرف باشد، تا این واقعیت را نپذیریم، نمیتوانیم با شرایط جهان امروز مواجه شویم.
/ایسنا
برچسب ها :اسنپ بک ، برجام ، تحریم ، تحریم موشکی ، ظریف
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰